سوال امروز ما به خوبی از سوالی که قبلاً به آن پرداختم، که تماماً درباره فراداده (metadata) تصاویر بود، دنبال میشود. این بار، به طور خاص بر یک جنبه از فراداده تمرکز دارد: “آیا دادههای موقعیت جغرافیایی تصویر، هیچ مزیت سئویی دارد؟” قبل از پاسخ دادن به این سوال، مهم است که همه ما در مورد اینکه دادههای موقعیت جغرافیایی چیست، همنظر باشیم.
دادههای موقعیت جغرافیایی تصویر چیست؟
اساساً، این کدی است که در یک تصویر تعبیه شده و جزئیاتی را در مورد محل گرفتن یا ایجاد آن تصویر ارائه میدهد.
رایجترین روش برای بیان این اطلاعات از طریق EXIF یا فرمت فایل تصویر قابل تبادل است. EXIF یک فرمت داده است که شامل اطلاعاتی در مورد نحوه ثبت یک تصویر است. میتواند جنبههایی مانند اندازه تصویر بر حسب پیکسل، تنظیمات دوربین هنگام گرفتن تصویر و زمان گرفتن عکس را شامل شود. دادههای EXIF همچنین میتوانند اطلاعاتی در مورد محل گرفتن تصویر ارائه دهند.
چگونه میتوانید دادههای موقعیت مکانی تصویر را پیدا کنید؟
هر عکسی که میگیرید یا دانلود میکنید، فراداده نخواهد داشت. به عنوان مثال، اگر دوربین گوشی خود را طوری تنظیم کردهاید که موقعیت مکانی تصاویر گرفته شده را به اشتراک نگذارد، آن دادهها وجود نخواهند داشت. با این حال، اگر به اطلاعات فایل یک عکس بروید، معمولاً از طریق کلیک راست روی تصویر یا ضربه زدن روی منوی قابل دسترسی از طریق تصویر، باید بتوانید ببینید که آیا مکانی ثبت شده است یا خیر.
این اغلب به شکل مختصات خواهد بود و ممکن است بر اساس آن مختصات، یک شهر یا شهرک تقریبی داشته باشد. با این حال، یک هشدار: دادههای موقعیت مکانی نه تنها قابل حذف هستند، بلکه قابل ویرایش نیز میباشند. بنابراین، حتی اگر دادههای موقعیت مکانی تصویر را پیدا کنید، صحت آن قابل تضمین نیست.
در تئوری، دادههای موقعیت جغرافیایی چه مزایایی میتواند داشته باشد؟
اگر به طور منطقی به این موضوع فکر کنیم، با درک آنچه در مورد نحوه عملکرد موتورهای جستجو استنباط کردهایم، چندین حوزه وجود دارد که میتوانیم انتظار داشته باشیم دادههای موقعیت جغرافیایی به سئو کمک کند.
درک تصویر
به روشی مشابه نشانهگذاری دادههای ساختاریافته، میتوانیم انتظار داشته باشیم که موقعیت جغرافیایی سرنخهای زمینهای بیشتری در مورد ماهیت تصویر به موتورهای جستجو بدهد. به عنوان مثال، اگر عکس از یک کوه باشد و دادههای موقعیت جغرافیایی عکاس را در پای کوه اورست قرار دهد، موتورهای جستجو ممکن است استنباط کنند که عکس از کوه اورست است.
مرتبط بودن برای تصاویر منظره/مکان
با ارائه زمینه بیشتر در مورد تصویر به موتورهای جستجو، ممکن است به آنها کمک کند تا ارتباط آن را با جستجوها شناسایی کنند. به عنوان مثال، درک اینکه این عکس از یک کوه در نزدیکی کوه اورست گرفته شده است، ممکن است آن را برای جستجوهای تصویری مانند “عکس کوه اورست” و “کمپ اصلی در کوه اورست” مرتبطتر کند. این امر به ویژه با توجه به آنچه میدانیم که رباتهای جستجو اغلب از عنوان و متن جایگزین یک تصویر برای تعیین ارتباط استفاده میکنند، منطقی خواهد بود.
جستجوی محلی و پروفایلهای موقعیت مکانی
اطلاعات موقعیت مکانی، در تئوری، برای جستجوهای محلی و پروفایلهای تجاری خاص موقعیت مکانی مانند پروفایل کسبوکار گوگل و بینگ پلیسز از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. تصاویر اغلب در این پروفایلها آپلود میشوند و به این ترتیب، دادههای موقعیت جغرافیایی میتواند ارتباط محلی پروفایلها را افزایش دهد. یک عکس از نمای بیرونی یک فروشگاه در سیاتل با دادههای موقعیت جغرافیایی که نشان میدهد عکس در سیاتل گرفته شده است، از نظر تئوری به تقویت این موضوع کمک میکند که این فروشگاه برای جستجوگران در سیاتل مرتبط است.
چه شواهدی داریم که دادههای موقعیت جغرافیایی تأثیری بر سئو دارد؟
هنگامی که در نظر میگیریم که چگونه بهینهسازیها ممکن است بر رتبهبندی، خزیدن، فهرستبندی و سایر جنبههای سئو تأثیر بگذارد، باید از خود بپرسیم که آیا شواهدی از تاثیرگذاری آن داریم یا خیر. در مورد تأثیر دادههای موقعیت جغرافیایی بر سئو، میتوانم بگویم که، متأسفانه، هیچ شواهدی وجود ندارد – فراتر از شواهد حکایتی.
در واقع، مطالعات زیادی در مورد اینکه آیا دادههای موقعیت جغرافیایی بر رتبهبندی محلی و عملکرد پروفایلهای کسبوکار گوگل تأثیر میگذارد، انجام شده است. یکی از مطالعاتی که باید به آن نگاهی بیندازید، توسط استرلینگ اسکای (Sterling Sky) انجام شده است. به نظر میرسد که گوگل در واقع دادههای EXIF را از تصاویری که از طریق پروفایل کسبوکار گوگل ارسال میشوند، حذف میکند، حداقل از نمایش عمومی. اینکه آیا هنوز از دادههای EXIF حذف شده از تصویر استفاده میکند یا خیر، باید مشخص شود.
ادعای گوگل مبنی بر عدم استفاده از دادههای Exif
از سال ۲۰۱۴، نمایندگان گوگل، از جمله مت کاتس (Matt Cutts)، ادعا کردند که در حال حاضر از دادههای EXIF استفاده نمیکنند، اما ممکن است در آینده این کار را انجام دهند. با این حال، گزارشهای کنفرانس SMX Advanced در سپتامبر ۲۰۲۴ نشان میدهد که مارتین اسپلیت (Martin Splitt) از گوگل، ۱۰ سال پس از کاتس، این موضوع را تکرار کرد.
آیا میتوانیم به گوگل اعتماد کنیم؟
بسیاری از متخصصان سئو ادعا میکنند که گوگل دروغ میگوید. من ترجیح میدهم فکر کنم که ما متخصصان سئو، شاید تفاوتهای ظریف را به اندازه کافی درک نمیکنیم تا ببینیم آنچه یک نماینده گوگل گفته از نظر فنی درست است، اما لزوماً با زمینهای که ما آن را درک میکنیم، دقیق نیست.
با این حال، در راستای ادعاهای گوگل، ما واقعاً چیزی فراتر از حکایتهای گاه به گاه و غیرقابل تأیید نداریم که دادههای موقعیت جغرافیایی مانند EXIF به هر نحوی بر خزیدن، فهرستبندی یا رتبهبندی گوگل تأثیر معناداری بگذارد.
در مورد سایر موتورهای جستجو چطور؟
بینگ (Bing) اصلاً در دستورالعملهای عکس خود به دادههای موقعیت جغرافیایی اشاره نمیکند. من هیچ مدرکی مبنی بر استفاده بایدو (Baidu) یا یاندکس (Yandex) از آن پیدا نمیکنم، اگرچه این صرفاً از طریق تحقیقات غیر رسمی است. با این حال، با توجه به اینکه میدانیم موجی از پلتفرمهای جستجوی جدید در حال آنلاین شدن هستند و در واقع، روشهای دیگری برای جستجو وجود دارد که میتوان آنها را در حوزه مسئولیت یک متخصص سئو قرار داد. مدلهای زبان بزرگ (LLM) ممکن است از نقاط داده اضافی نسبت به موتورهای جستجوی سنتی استفاده کنند. آنچه هنوز نمیدانیم این است که آیا آنها از دادههای موقعیت جغرافیایی به عنوان بخشی از روشهای خود برای انتخاب صفحات و برندهایی که در پاسخها یا نتایج جستجوی خود نمایش میدهند، استفاده میکنند یا خیر.
بنابراین، آیا دادههای موقعیت جغرافیایی چیزی است که باید به آن توجه کنیم؟
من پیشنهاد میکنم که افزودن دادههای موقعیت جغرافیایی به تصاویر شما چیزی نیست که باید در لیست وظایف شما قرار گیرد. ما واقعاً دادههایی برای پشتیبانی از ادعاهایی مبنی بر تأثیرگذاری آن نداریم. در واقع، مطالعات و ارتباطات بیشتری از سوی نمایندگان موتورهای جستجو داریم که نشان میدهد در سئو مفید نیست.
در حالی که من فکر نمیکنم ارزش صرف وقت و انرژی برای پیادهسازی دادههای موقعیت جغرافیایی را داشته باشد، فکر نمیکنم گنجاندن آن مضر باشد. اگر قبلاً دادههای موقعیت جغرافیایی را در تصاویر خود قرار دادهاید، به حدی نروید که آن را تغییر دهید یا حذف کنید. فقط آن را رها کنید. شاید، با گذشت زمان، مفید شود. همانطور که گوگل گفته است، حق استفاده از آن را برای خود محفوظ میدارد. ما هنوز نمیدانیم که آیا پلتفرمهای جستجوی نوظهور از آن استفاده خواهند کرد یا خیر.
اساساً، اگر واقعاً مشتاق درک تأثیر آن هستید، پیشنهاد میکنم آن را با تصاویر خودتان آزمایش کنید. دادههای EXIF را به مجموعهای از تصاویر اضافه کنید و رتبهبندی آنها را در مقایسه با یک گروه کنترل که از دادههای EXIF استفاده نمیکند، اندازهگیری کنید. تغییر رتبهبندیها را قبل و بعد از افزودن دادههای EXIF اندازهگیری کنید و آن را با گروه کنترل مقایسه کنید. اگر تغییرات مشابهی در رتبهبندیها وجود داشته باشد، احتمالاً دادههای EXIF تأثیری نداشته است. اگر افزایش (یا کاهش!) قابل توجهی در رتبهبندی تصاویر با دادههای EXIF وجود داشته باشد، اما در گروه کنترل وجود نداشته باشد، این نشان میدهد که آنها تأثیرگذار هستند.
Shortlink for this post: https://blog.talahost.com/?p=1991