جان مولر از گوگل، در مصاحبهای که در یوتیوب منتشر شد، بینشهای خود را در مورد نحوه برخورد با سئوی جستجوی هوش مصنوعی به اشتراک گذاشت. این بحث همچنین به این موضوع پرداخت که سئواشخاص در سال ۲۰۲۵ با توجه به واقعیتهای خواستههای کاربران چه کاری باید انجام دهند.
این بحث ویدیویی توسط مایک گرِهَن در پادکست جدید بازاریابی خود با عنوان “Inside Marketing With Mike Grehan” برگزار شد. مایک یک متخصص بازاریابی جستجو است که یکی از بنیانگذاران یک سازمان بازاریابی جستجو بود و به دلیل انتشار مصاحبه با مهندسان جستجوی گوگل مشهور بود.
جان مولر ضرورت سئو را تأیید میکند
مایک مستقیماً وارد بحث شد و پرسید که جامعه جستجو باید در سال ۲۰۲۵ روی چه چیزی تمرکز کند و با شوخی پرسید که آیا سئو در نهایت مرده است. در حالی که مولر آشکارا نگفت که جستجو مرده است، او و چند نفر دیگر از شرکتکنندگان در این بحث اذعان کردند که سئو در حال گذراندن تغییرات عمیقی است.
جان مولر گفت که فکر میکند بسیاری از مردم عادی ممکن است آرزو کنند که سئو مرده باشد، اما متوجه نیستند که بهینهسازی جستجو تأثیر مثبتی دارد، به این معنی که به گوگل کمک میکند تا وبسایتهایی را که عموم مردم میخواهند ببینند، نمایش دهد.
او پاسخ داد:
“سئو مرده است… من فکر نمیکنم سئو مرده باشد. فکر میکنم یکی از چالشها این است که بسیاری از افراد آنلاین آرزو میکنند که سئو مرده باشد، اما متوجه نیستند که این… تقریباً مانند رانندگی بسیاری از چیزهایی است که آنها آنلاین انجام میدهند. جایی که آنها متوجه میشوند که چیزی در جستجو عجیب است یا چیزی در اینترنت عجیب است و میگویند، اوه، این سئوی آزاردهندهای است. و آنها متوجه تمام چیزهایی که به دلیل برخی از کارهایی که سئوها انجام میدهند، واقعاً خوب کار میکنند، نمیشوند.”
سئوی فنی همچنان اهمیت دارد
مولر اظهار داشت که سئوی فنی همچنان برای موتورهای جستجو و جستجوی هوش مصنوعی اهمیت خواهد داشت. او همچنین اشاره کرد که سئو برای دسترسی به مدلهای بزرگ زبانی که به محتوای اینترنت وابسته هستند، مفید خواهد بود.
او ادامه داد:
“بنابراین فکر میکنم از طرف من، اینکه مردم امسال باید چه کاری انجام دهند، دقیقاً گفتن آن سخت است. اما فکر میکنم بسیاری از موارد مربوط به سئوی فنی قطعاً همچنان منطقی هستند. فکر میکنم بسیاری از این موارد نیز با توجه به تمام اتفاقات مربوط به هوش مصنوعی، تمام انواع مختلف مدلهای بزرگ زبانی که سعی در آموزش از طریق اینترنت دارند، منطقی هستند، زیرا آنها به آن پایه و اساس سئوی فنی نیاز دارند.”
مولر سپس توضیح داد که بازاریابان جستجو برای تکامل با واقعیت موقعیت فعلی ما به دلیل هوش مصنوعی، چه کاری باید انجام دهند.
او بینشهای زیر را ارائه کرد:
“فکر میکنم چیزی که مهم است این است که سعی کنید بفهمید چه ارزشی را میخواهید از اینترنت به دست آورید. و … جنبه آسان که سئوها در گذشته روی آن تمرکز کردهاند این است که من کلیک میخواهم، فقط میخواهم تعداد زیادی کلیک داشته باشم. و کلیک به تنهایی واقعاً چیزی نیست که ارزش را برای بسیاری از وبسایتها محرک کند.
بنابراین این تقریباً مانند یک تغییر ذهنی ظریف است که از کلیکها به سمت تلاش برای فهمیدن اینکه چه ارزشی را میخواهم از آن به دست بیاورم، حرکت میکنیم.”
آنچه مولر در مورد آن صحبت میکرد، دیدگاه محدودی است که سئو به طور سنتی هر چیزی را که به طور قابلسنجشی باعث افزایش ترافیک نمیشد یا شامل یک لینک نمیشد، نادیده میگرفت. بخشی از دلیل این امر، انتظارات مشتریان از سئو است، اما همچنین در طرف سئو تقویت میشود، جایی که آنها در مورد KPIها، شاخصهای کلیدی عملکرد صحبت میکنند. KPIها برای سئو، ترافیک ارگانیک، رتبهبندیها، کلیکها از نتایج جستجو هستند.
بنابراین آنچه اتفاق میافتد این است که در بهترین حالت، سئوها در سیلو خود هستند و نیمی از کاری را که برای هدایت ترافیک به یک سایت نیاز است، انجام میدهند و در بدترین حالت، آنها هیچ کاری برای تبلیغ یک سایت و موفقیت آن انجام نمیدهند. باعث میشود سئو بخش تبلیغاتی را در آغوش بگیرد و به این فکر کند که سایت واقعاً چه چیزی را برای کاربران به ارمغان میآورد.
مایک گرِهَن اظهار داشت:
“آیا خوب نمیشود اگر مردم به جای اینکه فقط به سئو به عنوان یک محرک ترافیک فکر کنند، فقط اعداد را پرتاب کنند و در واقع بیشتر با ذهن بازاریابی و علمیتر به آن فکر کنند؟”
زمان تبدیل شدن به بازاریابان واقعی
چیزی که مولر در گذشته برای کسانی که میخواستند ترافیک را به وبسایتهای جدید هدایت کنند توصیه کرده است، این است که به آنجا بروند و آن را تبلیغ کنند. تبلیغات بیش از حد صرفاً سئو است.
رایان جونز از Razorfish و بنیانگذار ابزار SERPRecon SEO (پروفایل لینکدین) با مولر موافق بود که سئوها باید از حباب ترافیک و کلیکها خارج شوند و شنوندگان را تشویق کرد تا بازاریابی بیشتری را به ترکیب خود اضافه کنند.
رایان گفت:
“فکر میکنم زمان آن رسیده است که ما بازاریابان واقعی شویم. ما برای مدت طولانی لوس شدهایم، جایی که ما روی قیف پایین و انتساب تمرکز کردهایم. و شما میدانید، هیچکس هرگز از تلویزیون نپرسیده است که هنگام پخش یک تبلیغ سوپر بول چند کلیک یا بازدید داشته است، درست است؟ و حتی جستجوی پولی نیز در واقع از آن فرار میکند.
در سئو اگر بگوییم، اگر ما آنجا نباشیم، رقیب ما ممکن است آنجا باشد. مثل اینکه باشه. عالی. چند کلیک خواهد داشت؟ اما در رسانههای پولی، میتوانیم بگوییم، خوب، اگر ما آنجا نباشیم، رقیب ما به آنجا خواهد رسید و آنها میگویند اینجا ۱,۰۰۰,۰۰۰ دلار است. برو، برو آنجا باش، درست است؟
و بنابراین فکر میکنم زمان آن رسیده است که سئو را به قیف کامل تبدیل کنیم. ما باید شروع به فکر کردن در مورد قصد کاربر، آنچه کاربران میخواهند، بازاریابی واقعی انجام دهیم. تمرکز بر روی کلیکها کافی نیست و ما لوس شدهایم. ما آنقدر روی تاکتیکها تمرکز کردهایم، درست است؟
برای بازگشت به “آیا سئو مرده است”، اگر همه چیزهایی که شما در مورد آن فکر میکردید تاکتیکهایی برای دریافت کلیکها و لینکها و رتبهبندیها بود، پس بله، مرده است. اما اگر شما در مورد دادن آنچه کاربران میخواهند به آنها فکر میکردید، پس نه، مرده نیست. در حال تکامل است.
بنابراین … آن چیزها مهم هستند، اما فکر میکنم، برای رساندن آن به خانه … ما باید بازاریابی واقعی انجام دهیم. کافی نیست که فقط به انتساب کلیک آخر مانند گذشته تکیه کنیم، ما باید بازاریابان واقعی باشیم و این مرا هیجانزده میکند زیرا فکر میکنم شما میدانید که در یک آژانس بزرگ یا با تمام پیشینههای ما، فکر میکنم ما همه در موقعیت خوبی برای تبدیل شدن به بازاریابان واقعی هستیم زیرا ما این کار را انجام دادهایم.”
ترجمه فارسی:
روبهرو شدن با واقعیت سئو
رایان جونز ادامه داد که زمان آن رسیده است که در مورد این واقعیت که مردم به طور فزایندهای نمیخواهند از یک وبسایت بازدید کنند، بلکه اطلاعات میخواهند، واقعبینانه عمل کنیم. او پیشنهاد کرد که نقش وبسایتها دیگر با آنچه مردم میخواهند مطابقت ندارد، بنابراین سئوها باید در مورد آن واقعبین باشند. طنز آنچه او پیشنهاد میکند این است که سئوها دوست دارند در مورد قصد کاربر صحبت کنند اما نتوانستهاند با واقعیت آنچه کاربران میخواهند، همگام شوند.
او گفت:
“وقتی من جستجو میکنم “سوپر بول چه زمانی است” میخواهم بدانم که ۹ فوریه است. همین است. پایان کار. تمام شد. … آنچه من نمیخواهم، و روی نتیجه اول، دوم، سوم یا چهارم برای این کلیک کنید، به شما قول میدهم که آن را دریافت خواهید کرد، چیزی که من نمیخواهم یک وبسایت با یک تبلیغ همپوشانی، یک اطلاعیه رضایت کوکی و گزینه انتخاب برای کلیک در هشدارهای شما، یک فرم ثبت نام ایمیل و هفت پاراگراف متن نامرتبط قبل از اینکه به من بگوید ۹ فوریه است.
…امروزه… مردم فقط میخواهند… پاسخ را، آنها واقعاً نمیخواهند وبسایت را. و بسیاری از سئوها با این تغییر یا الگو همراهی نکردهاند. …ما رد آنچه را که کاربر واقعاً میخواهد از دست دادیم.”
جان مولر در مورد سئوی بررسیهای هوش مصنوعی بحث میکند
مایک گرِهَن سپس سؤالی را مطرح کرد که همه میخواهند به آن پاسخ دهند، یعنی اینکه چگونه برای بررسیهای هوش مصنوعی بهینه کنیم.
جان مولر توصیه کرد که به همان روشی فکر کنید که سئوها برای قطعههای برجسته بهینه میکنند.
مولر گفت:
“من فقط میخواهم بگویم که تمام این بحثهایی که داشتیم، نمیدانم ۵ یا ۱۰ سال پیش چگونه بود؟ قطعههای برجسته. این اساساً همان چیز است، درست است؟
مثل این است که این در بالا بسیار قابل مشاهده است و مثل این است که، “من از آن متنفرم.” و سپس یک سال بعد، همه میگویند، اوه، چگونه وارد شوم و چگونه برای آن بهینه کنم؟ چگونه میتوانم بهطور واضحتر ظاهر شوم؟
و احساس من این است که … بدون هیچ نوع توپ کریستالی بزرگ، این چیزی است که در جهتی مشابه تکامل خواهد یافت و فکر میکنم انتظارات کاربران قطعاً تغییر میکند. فکر میکنم پاسخهای نوع هوش مصنوعی برای بسیاری از پرسوجوها منطقی است و این برای برخی از سایتهایی که روی آن پرسوجوها تمرکز میکنند، مانند قطعههای برجسته نیز ناامیدکننده خواهد بود. و این همچنین فرصتهای زیادی را فراهم میکند.
و من همچنین فکر میکنم که این چیزی است که در آن نوع سطوح مختلف سئو که شما روی آنها کار میکنید، همچنان منطقی هستند. مانند سطح پایین، شما روی بسیاری از مسائل فنی کار میکنید که یکسان باقی میمانند و سپس به رویکردهای استراتژیکتر میروید که در آن سعی میکنید بفهمید که در کدام جهت باید بروید.”
Shortlink for this post: https://blog.talahost.com/?p=1643